top of page

دامی دگر

سروده ای از دکتر فلور طاهر تهرانی (خاوردخت) درمورد توطئه های سیاسی در جهت ترویج حکومت نامتمرکز و تجزیۀ ایران پائیز 2016، کالیفرنیا

 

 

 

نشستند و گفتند و برخاستند

​به دامی دگرباز پرداختند

 

بگفتند ایران زمین پر زر است

​به فرهنگ و تاریخ هم برتر است

 

زمان است ایران که ویران شود

​تهی از دلیران و شیران شود

 

چنین کشوری پاره باید نمود

​همه گنج آنرا بباید ربود

 

​یکی را بنامیم ترک از وجود

​یکی را عرب نام باید نمود

 

بلوچ است آن دیگر و این چنین

​شود جنگ و شورش در ایران زمین

 

بگوئیم ده "ملّت" ایران بُود

​ستمکاری از بهر آنان بُود

 

بُود "ملّت پارس" را این گنه

​که افکنده کشور به راه تبه

 

چو ناراست آرد کسان را به راه

​برانیم آن مردمان را به چاه

 

سپس پاره گردد چنین کشوری

​نیابد توانی و نی لشگری

 

بر او بر بتازیم و ویران کنیم

​چو سوریّه آنرا بیابان کنیم

 

بریم آنچه زر دارد این خاک تر

​خرابش نمائیم از سر به سر

 

فرستیم لشگر چو داعش بر او

​که سوزد همه مردمان را در او

 

گروهی خیانت مدار گدا

​بگشتند با این سخن هم صدا

 

به دور چنین جانیان شرور

​همه گرد گشتند نزدیک و دور

 

که تا مزد گیرند از جانیان

​فروشند ایران و هم مردمان

 

امان از چنین مردمان دنی

​نشاید که نامندشان آدمی

 

تو هم میهن من دو چشمت گشا

​که دامیست در راه کشور به پا

 

ز اهریمنان نایدت هیچ سود

​گذر از خرافات باید نمود

 

همه با هم و پشت هم ما شویم

​ز هر دام آزاد و برپا شویم

 

مهین کشوری بوده ایرانزمین

​سرافراز بودست این سرزمین

 

چنین مُلک ویران نشاید شود

​به چاه تباهی نباید رود

 

چنین گو به دشمن که ای خیره سر

​تو ای جانی بندۀ سیم و زر

 

بر ایرانیان بر منه دام خود

​نگیری ازین شیوه ها کام خود

 

ز هم بستگی ما توانگر شویم

​ز نو پیش افتیم و برتر شویم

 

بلوچ و لُر و خوزی و آذری

​همه کرد از هر کجا آوری

 

ز ایران بُود نام و هم فخرشان

​نیابی دگر "کشوری" بهرشان

 

به فردوسی طوس گوشت بدار

​سخن بر شنو جانی روزگار

 

چو ایران نباشد تن ما مباد

​بدین بوم و بر زنده یکتا مباد

bottom of page